سوراخ کردن گوشهات و دختر شدنت
سلام ناناز دیروز تازه دختر شدی.من سرکاربودم که دیدم خاله ندا و مامان جون و خاله ویدا اومدن پیشم خیلی ترسیدم که چی شده اینها اومدن اونجا .به محض اینکه تورو دیدم یک جیغ بنفش کشیدم دلم لرزید قلبم داشت تند تند میزد.تو بس گریه کرده بودی داشتی هق هق میکردی.گرفتمت بغلم و محکم فشارت دادم هول کرده بودم نمیدونستم باید چه کار کنم.تند تند میبوسیدمت...تو رو برده بودن گوشهات رو سوراخ کردن.یه جفت گوشواره طبی صورتی هم پوشیده بودی.هم خوشحال شدم هم خیلی خیلی دلم گرفت وقتی فهمیدم تو خیلی گریه کردی.اما خیلی ماه شده بودی کلاقیافت عوض شد.تازه شبیه دختر ها شده بودی .سیر دیدنت نمیشدم همینجا با اینکه اوج شلوغی انتخاب واحد ها و ثبت نام ورودی های جدید بود یک ساعتی ج...
نویسنده :
مامان رها
7:53